چرا ایران وارد جنگ با اسرائیل نمی شود؟
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۴۶۵۲۵
به گزارش «تابناک»، خوب ساده ترین پاسخ به این سوال این است که ایران و اسرائیل مرز مشترکی ندارند تا ایران بتواند چنین کاری را انجام دهد.
سوالی که برخی این روزها مطرح می کنند این است که چرا ایران مستقیما وارد جنگ میان فلسطینی ها و اسرائیلی ها نمی شود ولی مدام خواهد اسرائیل باید نابود شود؟ خوب ساده ترین پاسخ به این سوال این است که ایران و اسرائیل مرز مشترکی ندارند تا ایران بتواند چنین کاری را انجام دهد و البته اگر چنین مرزی وجود داشت به احتمال زیاد اسرائیل هم شانس آن را داشت که بر علیه ایران اقدامی انجام دهد.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اسرائیلی ها در بسیاری توطئه ها بر علیه ایران مشارکت داشتند وحتی بسیاری باور دارند حمایت آنها از گروه های تروریستی و جدایی طلب سال گذشته منجر به کشته شدن ده ها شهروند ایرانی شد. وهمچنین حمایت آنها از گروه های تروریستی که اقدامات تروریستی در ایران انجام دادند منجر به کشته شدن ده ها شهروند و دانشمند وشخصیت سیاسی و نظامی ایرانی شد. اسرائیلی ها همچنین با حمایت از رسانه هایی که به دنبال ایجاد فتنه در ایران بودند وهستند و امروزه سنگ اسرائیل را به سینه می زنند عملا با فضاسازی های دروغین خود موجبات ایجاد تنش های متعدد درون ایران شده اند. پس اگر ایران به حماس کمک کرده باشد تا حماس بر علیه اسرائیل عملیاتی انجام دهد عملا به نوعی تلافی آن کار اسرائیل به حساب می آید. البته ایران هم به نوبه خود تلافی موردی کارهای تروریستی که بر علیه ایران انجام شده را نموده اما چون رسانه های وابسته به غرب و اسرائیل روی این مسایل سرپوش گذاشتند تا روحیه اسرائیلی ها و متحدین شان خراب نشود عملا بسیاری از این اتفاقات مسکوت ماندند ولی خوب ماجرای طوفان الاقصی چیزی نبود که بتوان آن را مخفی کرد. گویند "چیزی که عوض دارد گله ندارد". با توجه به اینکه مرز مشترکی میان ایران و سرزمین های اشغالی فلسطین وجود ندارد عملا بحث اینکه چرا ایران وارد جنگ مستقیم با اسرائیل نمی شود یک بحث انحرافی است، به هر حال ارتباط زمینی برای تامین لجستیک نیروها ابتدایی ترین اصل یک جنگ به حساب می آید. از سوی دیگر علیرغم اینکه ایران اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد ولی نباید فراموش کرد که اسرائیل کشوری عضو سازمان ملل به حساب می آید و شروع هرگونه عملیات از طرف ایران برعلیه اسرائیل به نوعی تخلف از منشور سازمان ملل به حساب می آید. ایران از نظر مقررات بین المللی در صورتی که مورد حمله مستقیم اسرائیل قرار گیرد می تواند واکنش متقابل نشان دهد و خوب اسرائیلی ها هم این مساله را به خوبی می دانند و به همین دلیل آنها هم مستقیم وارد درگیری با ایران نمی شوند. بدیهی است در صورتی که اسرائیلی ها به ایران حمله کنند و یا اقدام به حمله به ایران کنند آنوقت شرایط فرق می کند و ایران رسما حق آن را پیدا می کند تا واکنش نشان دهد و خوب بررسی روند صنعت تسلیحاتی ایران نشان می دهد که ایرانی ها خود را برای چنین شرایطی آماده کرده اند، یعنی در صورتی که اسرائیل و یا متحدین اسرائیل بخواهند به ایران حمله کنند آنوقت ایران هم توان آن را دارد که واکنشی بسیار شدید تر نشان دهد. در حالی که شرایط جغرافیایی ایران به گونه ای است که اسرائیلی ها و یا آمریکایی ها برای انجام هرگونه عملیاتی نیاز به آن دارند که هواپیماهای خود را به پرواز در بیاورند تا بتوانند از زاویه های مناسب به تاسیسات ایران حمله کنند، شرایط جغرافیایی اسرائیل و یا اماکن استقرار نیروهای آمریکایی در منطقه به گونه ای است که به راحتی برای ایران در دسترس می باشند وخیلی راحت ایران می تواند آنها را با خاک یکسان کند و علیرغم ادعاهای تبلیغاتی کذایی اسرائیل و آمریکا در باره سامانه های دفاعی خود تجربه نشان داده که ایران به راحتی می تواند این سامانه ها را نابود کند. 14 اکتبر, 14:23 اما نکته مهم در این ماجرا این است که مشکل ایران با مردم یهود و یا فلسطینی ها نیست و اگر ایران بخواهد چنین حمله ای را انجام دهد احتمالا تعداد زیادی از مردم بی گناه یهودی و فلسطینی آسیب خواهند دید، مشکل ایران با سیاستمداران صهیونیست و سیاست آپارتاید عنصری آنها است واین ساختار آپارتاید با حمله نظامی قابل نابودی نیست بلکه با سیاست قابل نابود شدن می باشد. ایران هیچ وقت به دنبال نابودی و یا کشتار یهودیان نبوده و همیشه به دنبال آن بوده که فقط احقاق حق انجام شود و حق ملت مظلوم فلسطین پایمال نشود. بحث پیشنهاد رهبری برای ایجاد یک دولت با دو ملت با راه اندازی یک رفراندوم تحت نظارت سازمان ملل هم در این راستا می باشد و نسبتا بهترین راه حل برای کل بحران به حساب می آید و نشان می دهد هدف ایران نابودی یهودی ها نیست بلکه ایجاد شرایط امن برای زندگی مسالمت آمیز یهودی ها و فلسطینی ها در شرایط مساوی و عادلانه و حفظ حقوق انسانی آنها در این منطقه می باشد. ایران هم از این نکته غافل نیست و به این دلیل می باشد که امروزه از افتادن در دام اسرائیل پرهیز می کند و نه خود نه همپیمانانش مستقیم وارد جنگ نمی شوند چون می دانند اگر چنین اتفاقی رخ دهد به ضرر فلسطینی ها خواهد بود و همه توجه ها به سمت درگیری ایران و اسرائیل متمرکز خواهد شد و در آن شرایط صهیونیست ها فرصت آن را پیدا خواهند کرد تا یک هلوکاست بر علیه فلسطینی ها به راه بیاندازند. توجه داشته باشید وقتی که از عبارت صهیونیست ها استفاده می کنیم به این دلیل می باشد که همه یهودی ها صهیونیست نیستند بلکه برخی یهودی ها و حتی غیر یهودی ها (مثل بسیاری نمایندگان کنگره آمریکا و رئیس جمهوری این کشور که رسما خود را یک صهیونیست معرفی می کند) هستند که صهیونیست می باشند و آنها به دنبال اهداف خاصی هستند که یکی از آنها تکرار هلوکاست و کشت و کشتار وقتل عام فلسطینی ها و مردمان دیگر کشورها می باشد. فراموش نکنید فرقی ندارد شما مردمان بی گناه را در کوره آتش سوزی بکشید و یا با موشک و خمپاره و بمب های فسفری و یا ناپالم و یا اتمی و یا ... بکشید، کشتار کشتار است. آن کاری که امروزه اسرائیل با فلسطینی ها انجام می دهد چه فرقی با کاری که اروپایی ها در جنگ جهانی دوم با یهودی ها انجام دادند دارد؟ امروزه هم علیرغم تلاش گسترده اسرائیل و کشورهای غربی حامی آن برای توجیه و سرپوش گذاشتن روی جنایاتی که اسرائیل در غزه بر علیه غیر نظامیان مرتکب می شود ولی مشاهده می کنیم فضای جامعه جهانی به شدت بر علیه اسرائیل ومتحدین اش است وهمین که ایران موفق شده با تحرکات دیپلماتیک خود این فضا را بر علیه اسرائیل تحریک کند به خودی خود یک موفقیت و پیروزی در جنگ دیپلماتیک بر علیه اسرائیل به حساب می آید. تصور برخی مبنی بر اینکه حتما جنگ باید جنگ نظامی باشد تصوری قدیمی بیش نیست، امروزه جنگ های نوین به اشکال مختلف از سیاسی گرفته تا اقتصادی تا رسانه ای تا... تبدیل شده اند و ایران امروزه در این جنگ ها بر علیه اسرائیل پیشگام است وعملا می توانیم بگوییم ایران در عرصه های بین المللی در حال جنگ تمام عیار بر علیه اسرائیل می باشد و سوالی که در تیتر این مقاله مطرح شده یا انحرافی است و یا اینکه توسط افراد غیر مطلع از واقعیت های جهانی مطرح می گردد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: طوفان الاقصی پرونده قتل داریوش مهرجویی بیمارستان المعمدانی غزه فلسطین اسرائیل اسراییل ایران جنگ طوفان الاقصی پرونده قتل داریوش مهرجویی بیمارستان المعمدانی غزه فلسطین بر علیه اسرائیل حساب می آید اسرائیلی ها فلسطینی ها انجام دهد یهودی ها وارد جنگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۴۶۵۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فارن افرز: احتمال شکل گیری ائتلاف منطقه ای اعراب و اسرائیل علیه ایران چقدر است؟
نشریه آمریکایی "فارن افرز" با انتشار مقاله ای به تغییر فضای ژئوپلتیک منطقه پس از حمله تلافی جویانه اخیر ایران به اسرائیل پرداخته و امکان شکل گیری یک ائتلاف ضدایرانی با حضور اسرائیل و کشورهای عربی با مشارکت آمریکا و غرب را مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش عصرایران، در این مقاله آمده است:
هنگامی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، دولت اردن به دفع حمله ایران کمک کرد. گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت کردهاند، تلاشهایی که آنها بعدا آن را رد کردند.
با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. تغییری با این پیش فرض که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود.
سپهبد "هرزی هالوی" رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران "فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است." موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی نیز اعلام کرد که "ائتلاف منطقهای و بینالمللی که در رهگیری پرتابهای ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد."
پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتا محدود به تاسیسات نظامی در ایران، "دیوید ایگنِیشس"، ستون نویس واشنگتن پست، اظهار داشت که اسرائیل "مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند." او نوشت: "به نظر میرسد که اسرائیل با پاسخ نظامی ملایم خود به ایران، منافع متحدان عربش در این ائتلاف رادر نظر گرفت. متحدانی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اردن که همگی در عملیات رهگیری پرتابه های ایرانی علیه اسرائیل به طور مخفی و آشکار مشارکت کردند.
به نظر این ستون نویس واشنگتن پست، این یک "تغییر پارادایم بالقوه برای اسرائیل"است، تغییری که به خاورمیانه "شکل جدیدی" میبخشد.
با این حال، این ارزیابیها بیش از حد خوش بینانه به نظر می رسند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند. مطمئنا، با توجه به ماهیت بیسابقه تنش نظامی بین اسرائیل و ایران در ماه آوریل امسال، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد.
اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابل توجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 "ابراهیم" را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و تلاش وزرای راست افراطی کابینه او برای شکننده کردن وضعیت موجود در اورشلیم ناامید شده بودند.
مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات مردمی را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که مواضع سابق آنها تغییر نکرده است. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها به طور تقلیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از یک درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل یک کشور فلسطینی بستگی دارد.
پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع را با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد.
اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا پرتابه های ایرانی را متوقف کرده و مستقیما حملات ایران را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها، بهویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که اسرائیل موفق شده با تلاشهای منطقهای گسترده، حمله تهران را خنثی کند.
اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی نیز از مشارکت خود برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که "امنیت و حاکمیت" اردن "بالاتر از همه ملاحظات" قرار دارد.
تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط آنها با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، از کاخ سفید ناامید شدهاند، اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند چون هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که از ایالات متحده دریافت می کنند، نمی بینند.
در ماههای اخیر، کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای مخرب ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر گونه توافق عادی سازی آینده رابطه آنها با اسرائیل باشد و امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه می دهد.
با این حال، در همان زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. آنها به خوبی می دانند که تقابل آنها با ایران آنها را در معرض خطر قرار می دهد. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافقنامه ابراهیم از سوی امارات و بحرین نیز تهران به صراحت به این 2 کشور هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر یک ایران که به طور فزاینده تهاجمی تر می شود، تلاش برای نزدیکی به تهران است.
بر همین اساس امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهادهایی رامطرح کرده اند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تنش تلفنی تماس گرفت.
علایق آیندهدر ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرفها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالا تمایل کمتری به حمایت از عملیات اسرائیل خواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم در آنجا دارد.
با وجودی که بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های مشترکی با اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی دارند، اما کشورهای عربی خلیج فارس، به تجربه دریافته اند که باز کردن گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی و انجام دیپلماسی پنهان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از تشدید درگیری است.
هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی روابط خود با اسرائیل را به شرط تعهد تل آویو به مشارکت در فرایند سیاسی با هدف تشکیل یک کشور فلسطینی، منوط کرده است.
با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد به این مساله که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر روابط اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است.
کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر بین طرفین است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان میبرد.
کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیجفارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد.
با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، اما آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چندجانبه منطقه ای و جهانی خود را متعادل کنند، نه اینکه در یک مسیر یکطرفه پل ها را پشت سر خود خراب کنند.
با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوطی برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است و دقیقا به همین دلیل است که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را همزمان با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند.
در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید سکویی برای گفتگوهای منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.
اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالا ادامه خواهد داشت.
با این حال، به این زودی ها گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نخواهد بود مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد.
تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقعبینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: نگاه دولت های عربی به درگیری ایران و اسراییل گفت و گوی دیدنی اعراب درباره رویارویی ایران و اسرائیل (فیلم)